امام خامنه ای مد ظله العالی
 
 

شاید این یک باور قدیمی است. شاید هم فرابافته ذهن این حقیر. چیزی که می گوید:

بشر یک پادشاهی به جنیان بدهکار است!

این سخن از آنجا سرچشمه می گیرد که روزگارانی سلیمان نبی علیه السلام شیاطین و جنیان را به امر الهی مسخر کرده و تحت فرمان خود داشت و به آنها حکومت می کرد. و به تعبیری این حکومت نشان از برتری و رجحانی بود که آدمیان بر جنیان داشتند. این امر برای جنیان و شیاطین که موجوداتی فوق العاده برتری جو و خودبزرگ بین هستند بسیار گران آمد. برای همین از همان زمان تا به امروز شیاطین درصدد انتقام هستند. آنها تحت رهبری فرمانروایشان(ابلیس ملعون)مترصد پیدا شدن فرصتی، ولو اندک، برای حکمرانی و فرمانروائی بر بشر هستند.

فرصتی که متاسفانه به نظر می رسد انسانها با انبوه گناهان خویش و دوری از پروردگار برای آنها مهیا کرده اند!!!شیاطین و فرزندان ابلیس با اجرای دقیق فرامین پیشوای ملعونشان،درصددند تا به این آرزوی بزرگ دست یافته و این حقارت را برای همیشه بدست فراموشی بسپارند!از مضمون برخی روایات اینچنین استنباط می شود که در مقطعی ازآخر الزمان شیاطین به این آرزوی دیرینه دست خواهند یافت! ظاهراً مطابق با روایات مذهبی در آخرالزمان و پیش از ظهور مصلح جهانی و حکومت عالم گستر او، بدی و شرارت جهان را فرا می گیرد.عجیب نخواهد بود اگر ما گمان ببریم که در این برهه تاریکی و ظلمت، این شیاطین هستند که فرمانروائی می کنند و جولان می دهند!

برخی از دوستان به بنده می گویند که تو خیال پردازی می کنی! یا می گویند دچار توهم شده ای! یا می گویند این افسانه سرائی ها چیست؟ مگر می شود چنین وقایعی رخ دهد؟ یا می گویند تو فیلم و قصه زیاد دیده ای و خوانده ای! چه کسی شیطان را دیده ؟ چه کسی جن و دیو را دیده؟ مگر می شود جن و شیطان بر آدمی حکومت کند؟ و نهایتاً می گویند که دست از این خیالات و اوهام بردار!

بنده از شما یک سوال می پرسم: آیا شما سوره تکویر را خوانده اید؟ آیا به نظر شما قیامت هم چیزی در حد خواب و خیال است؟ یا شاید شما از آن دست کسانی هستید که انکار قیامت می کنند؟

اگر ما قلباً به قیامت معتقدیم باید به مقدمات آنهم باور داشته باشیم.

نام احمد نام جمله انبیاست              چون که صد آید نود هم پیش ماست

وقتی که ما به معاد و قیامت معتقدیم و وقایع و حوادثی به آن عظمت که خود قرآن می فرماید: "مردم از فرط حیرت همچون مستانند در حالیکه مست نیستند"، چه جای تعجب دارد اگر بپذیریم که وقایع آخر الزمان با تمام شگفتیهایش رخ خواهد داد. ما اگر نگاهی به قرآن داشته باشیم خواهیم دید که چه بسا انسانهایی بوده اند که از این وقایع عجیب و غریب بسیار دیده اند.آنها هم مثل ما انسان بوده اند و هیچگونه تفاوتی هم با ما نداشته اند مگر اینکه در ترتیب تقدم و تاخر آفرینش زودتر از ما قدم به این دنیای خاکی گذاشته اند. و این شد که آنها انسانهای عهد عتیق شدند و ما انسانهای آخر الزمان و به غیر از این تقدم و تاخر هیچ تفاوت دیگری بین ما نبوده  و نیست.

مگر آنهائیکه به همراه موسی علیه السلام از نیل گذشتند انسان نبودند؟

مگر مردمی از قوم لوط علیه السلام که شیطان به آنها لواط آموخت انسان نبودند؟

مگر کسانی که در آتش نسوختن ابراهیم علیه السلام را به چشم خود دیدند انسان نبودند؟

مگر افرادی که با نوح علیه السلام به کشتی رفتند و آن طوفان عظیم را به چشم دیدند انسان نبودند؟

مگر کفار قریش و مردمی که شق القمر را بدست پیامبر صلوات الله علیه دیدند انسان نبودند؟

مگر اصحاب کهف که به خواب سیصد و اندی ساله فرورفتند انسان نبودند؟

آیا تمامی این اتفاقاتی که در قرآن به آنها اشاره شده قصه و افسانه است و برای سرگرمی بشر عنوان شده یا برای کسانی غیر از انسانها و آدمیان اتفاق افتاده؟

نه، بلکه به قول قرآن تمام این رخدادها و حوادث برای انسانها بوده است.خب پس چه جای تعجبی دارد که در این دوره آخرالزمان بازهم انسانها شاهد اتفاقاتی عجیب و حوادثی نامتعارف باشند؟

آیا شما می پندارید خداوند متعال با انسانها تعارف دارد،که مثلاً برای بشرآخرالزمان - چون ناز پرورده است- تخفیف یا امتیازاتی قائل شود؟ انسان انسان است، فرقی هم ندارد،اگر شرایط ایجاب کند، بوقتش حوادث نامتعارف راهم می بیند.همانگونه که در زمان نوح،ابراهیم،لوط،موسی وعیسی علیهما السلام بارها و بارها دید و تجربه کرد. شما به قرآن کریم رجوع کنید.در برخی آیات پروردگار به گونه ای واضح و آشکارا در مورد شیاطین و جنیان سخن گفته که گویا آنها در نزد ما حاضر و ناظرند و با ما زندگانی می کنند!

عزیزان،انسانهائی هستند که ابلیس و گروه شیاطین را می پرستند و آنها را ارباب و ولی نعمت خود می دانند!! انسانهائی که به اعتقاد بسیاری، سالهاست که اداره امور جهان را در دست دارند. و اینک در آستانه سال 2012 میلادی،بی صبرانه منتظر ظهور فرمانروا و ولی نعمتان خود می باشند!



جمعه 4 مرداد 1392برچسب:شیطان پرستی,فراماسونری,قران, :: 14:53 ::  نويسنده : امیرحسین

آیاتی که در ذیل آمده است به قدری واضح و روشن در مورد شیاطین سخن گفته که جای هیچگونه بحثی را باقی نمی گذارد.

سوره اسراء – آیه 22 :با خدای یکتا خدای دیگری به خدائی مگیر که نکوهیده و خوار خواهی ماند.

سوره اسراء- آیه56: بگو آنهائی را که جز او خدا می پندارید بخوانید.نمی توانند بلا را از شما دورسازند یا آنرا نصیب دیگران کنند.

سوره اسراء- آیه 57 : آنهائی که کافران به خدائی می خوانند درصدد آنند که خود به درگاه پروردگارشان وسیله ای بیابند و مقرب ترین شوند...

سوره اسراء – آیه 67: چون در دریا شما را گزند رسد،همه آنهائی را که می پرستید از نظرتان محو می شوند...

سوره کهف – آیه50: ...آیا شما شیطان و فرزندانش را بجای من به دوستی می گیرید...

سوره کهف – آیه102: آیا کافران می پندارند که بجای من بندگان مرا به خدائی گیرند؟

سوره مریم – آیه 81: به غیر از الله خدایانی اختیار کردند که سبب عزتشان گردند.

سوره مریم – آیه 83: آیا ندیده ای که ما شیاطین را بسوی کافران فرستادیم تا آنها را برانگیزند؟

سوره مریم- آیه 68:به پروردگارت سوگند،آنها را با شیطانها گردمی آوریم،آنگاه همه رادراطراف جهنم به زانو می نشانیم.

سوره ابراهیم- آیه 22:چون کار فرازآید(به پایان رسد)شیطان گوید: خدابه شما وعده داد و وعده او درست بود،و من نیز به شما وعده دادم ولی وعده خود خلاف کردم...

سوره حجر- آیه96:آنان که باالله خدائی دیگرقائل می شوند،پس بزودی خواهند دانست.

سوره نحل- آیه20:آنهائی راکه به جای الله به خدائی می خوانند،نمی توانندچیزی بیافرینند،و خود مخلوقند.

سوره نحل- آیات 51و52:خداگفت:دو خدا را مپرستید و جز این نیست که اوست خدای یکتا.پس،از من بترسید.هرچه درآسمانها و زمین است از آن اوست و پرستش خاص اوست.آیا از غیرخدا می ترسید؟

سوره نحل- آیه86:و چون مشرکان آنان راکه شریک خدا می ساختند،ببینند،می گویند:ای پروردگارما،اینان شریکانی هستندکه ما به جای تو آنها را می خواندیم.آنان پاسخ می گویند که شمادروغ می گویید.

سوره انبیاء – آیه 99:اگر اینان خدایان می بودند به جهنم نمی رفتند و حال آنکه همه درجهنم جاویدانند.

سوره حج – آیه73: ...کسانی که آنها رابه جای الله به خدایی می خوانید،اگر همه گردآیند مگسی را نخواهند آفرید...

سوره مؤمنون- آیه117:آنکس که جز خدای یکتا خدای دیگری را می خواندکه به حقانیتش هیچ برهانی ندارد جزاین نیست که حسابش نزد پروردگارش خواهدبود.وکافران رستگار نمی شوند.

سوره فرقان- آیه3: سوای او خدایانی دیگر گرفتند که هیچ چیز نمی آفرینند و خود مخلوقند.نه مالک زیان خود هستند ونه سود خود،و مالک مرگ و زندگی و رستاخیز نیستند.

سوره فرقان- آیات 17و 18:روزی که آنان را با چیزهائی که سوای خدای یکتا می پرستیدند به محشرگرد آورد و سپس پرسد: آیا شما این بندگان مرا گمراه می کردید،یا آنها خود راه را گم کرده بودند؟ گویند: منزهی تو.ما را سزاوار نبوده است که جز تو کسی را به یاری گیریم.

نساء – آیه 120: به آنها وعده می دهد و به آرزوشان می افکند و شیطان آنان را جز به فریب وعده ندهد.

نساء – آیه 117:نمی خوانند سوای الله مگر الهه هائی را و نمی خوانند سوای الله مگر شیطانی سرکش را.

نساء – آیه 118: خدایش لعنت کرد.و شیطان گفت گروهی معین از بندگانت را به فرمان خویش می گیرم.

شعرا – آیات 210تا213: و این قرآن را شیاطین نازل نکرده اند.آنان نه درخور این کارند و نه توان آن دارند.شیاطین را از شنیدن وحی معزول داشته اند. پس با خدای یکتا خدای دیگری را مخوان تا مبادا در شمار مستحقان عذاب درآئی. 

اسراء - آیه 39 : ... با خدای یکتا خدای دیگری مپندار ...

رعد - آیه 16 : ... بگو ؛ آیا سوای او (الله) خدایانی برگزیده اید که قادر به سود و زیان خویش نیستند؟
... یا شریکانی که برای خدا قائل شده اند چیزهائی آفریده اند،همانند آنچه خدا آفریده است و آنان درباره آفرینش به اشتباه افتاده اند؟

رعد - آیه 33 : ... برای خدا شریکانی قائل شدند. بگو ؛ آنها را نام ببرید ...

نحل - آیه 73 : سوای خدا چیزهایی را می پرستند که ناتوانند و یارای آن ندارند که از آسمانها و زمین روزیشان دهند.

صافات - آیه 22 : آنان را که ستم می کردند و همپایگانشان و آنهایی را که به جای خدای یکتا می پرستیدند گردآورید.

انبیاء - آیه 82 : و گروهی از شیاطین برایش در دریا غواصی می کردند ...

فاطر - آیه 6 : شیطان دشمن شماست،او را دشمن گیرید. او فرمانبران خویش را فرا می خواند تا همه از دوزخیان باشند.

فاطر - آیه 13 : ... این است خدا پروردگار شما. فرمانروائی از آن اوست. چیزهائی را که سوای او به خدایی می خوانید مالک پوست میان هسته خرمایی هم نیستند.

فاطر - آیه 40 : بگو ؛ آن شریکانی را که به جای خدای یکتا می خواندید،دیدید؟ به من بنمایید که از این زمین چه چیز را آفریده اند؟ یا در آفرینش آسمان چه مشارکتی داشته اند ؟ ...

اعراف - آیه 27 : شیطان و طایفه اش از جایگاهی شما را می بینند که شما نمی توانید آنها را ببینید ...

لقمان - آیه 30 : ... خدای یکتا حق است،و هرچه جز او می خوانند باطل است و خداست بلند مرتبه و بزرگوار.

لقمان - آیه 11 : این آفرینش خداست. پس به من بنمایانید آنها که غیر او هستند چه آفریده اند ...

فرقان - آیه 42 : (کافران گویند)اگر به خاطر خدایانمان سرسختی نمی کردیم،(محمد)نزدیک بود که ما را از پرستششان گمراه کند ...

فرقان - آیه 55 : سوای خدای یکتا چیزهایی را می پرستند که به آنها نه سود می دهد و نه زیان. وکافر همواره پشتیبان مخالفان پروردگار خویش است.

یاسین - آیه 60 : ای فرزندان آدم،آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را نپرستید،زیرا دشمن آشکار شماست؟

یاسین - آیات 74 و 75 : و به جای الله خدایانی اختیار کردند،بدان امید که یاریشان کنند.آنها (شیاطین) را یارای آن نیست که به یاریشان برخیزند، ولی اینان (کافران) همانند سپاهی به خدمتشان آماده اند.

انفال - آیه 48 : شیطان کردارشان را در نظرشان بیاراست و گفت: امروز از مردم کسى بر شما پیروز نمى‌شود و من پناه شمایم.ولى چون دو گروه  روبه‌رو شدند او باز گشت و گفت: من از شما بیزارم، که چیزهایى مى‌بینم که شما نمى‌بینید، من از خدامى‌ترسم که او به سختى عقوبت مى‌کند.

سباء - آیه 21 : و شیطان را بر آنان تسلطی نبود مگر آنکه می خواستیم معلوم داریم که چه کسانی به قیامت ایمان دارند و چه کسانی از آن در شک هستند ...

سباء - آیه 22 : بگو ؛ بخوانید کسانی را که جز خدای یکتا خدا می پندارید.مالک ذره ای در آسمانها و زمین نیستند و در آفرینش آن دو شرکتی نداشته اند و خدا را از میان آنها یاریگری نبوده است.

سباء - آیه 27 : بگو ؛ آنهایی را که شریک خدا پنداشتید به من نشان بدهید ...

سباء - آیه 41 : می گویند ؛ تو منزهی.تویی ولی ما، نه آنها.اینان جن ها را می پرستیدند و بیشترین به آنها ایمان داشتند.

ص - آیات  5و6 : آیا همه خدایان را یک خدا گردانیده است؟ و این چیزی شگفت است. مهترانشان به راه افتادند و گفتند ؛ بروید و بر پرستش خدایان خویش پایداری ورزید که این است چیزی که از شما خواسته شده.



گذشته ی شیطان وشیطان پرستی :حتما همه ی شما داستان حضرت آدم و حوا را شنیده و یا بلدید و می دانید که شیطان(ابلیس) به خاطر عمل نکردن به فرمان خدا (سجده برای حضرت آدم وحوا)مورد غضب خدا قرار گرفت و شیطان نیز برای تلافی حضرت آدم و حوا را گمراه کردو به دلیل خوردن از میوه ی آن درخت سیب که خداوند برای آنان مقرر کرده بود که از آن نخورند به زمین آمدند.

شیطان گفت خدای من ،چون تو من را گمراه کردی من نیز در زمین باطل را در نظرشان زیبا جلوه می دهم و همه را به سمت گمراهی می کشانم بجز بندگان پاک و مخلص و برگزیده تو را.

                                                             

به آیه ی 102 سوره ی بقره توجه کنید:

و پیروی کردند سخنانی را که (دیوان)شیاطین در ملک سلیمان می خواندند.و هرگز سلیمان کافر نشد ولی شیاطین کافر شدندکه سحر به مردم می آموختند و آنچه را بر دو فرشته ی هاروت و ماروت در بابل نازل شده بود پیروی کردند.در صورتی که آن دو ملک به هیچ کس چیزی نمی آموختند مگر این که به او می گفتند که کار ما فتنه و امتحان است مبادا کافر شوی.اما مردم از آن دو ملک چیزی را می آموختند که بین زن و شوهر جدایی افکند،می آموختند البته به کسی زیان نمی رسانیدند مگر این که خدا بخواهدو چیزی که به مردم می آموختند به خلق زیان می رسانید و سود نمی بخشید و محققا می دانستند که هر کس چنین کند،در عالم آخرت بهره ای نخواهد یافتو آن ها به بهای بدی خود را فروختند،اگر می دانستند.

در قرآن مجید آمده است که دو فرشته نازل شده به سوى مردم، یعنى هاروت و ماروت، به مردم سحر آموزش مى دادند، نه براى این که مردم از آن در جهت کارهاى خلاف و از جمله تفرقه بین زن و شوهر استفاده کنند، بلکه در جهت مقابله با سحرِ شیاطین و ساحران آن را به کار بندند.40
زجاج از حضرت على(علیه السلام) روایت مى کند که حضرت فرمودند: هاروت و ماروت، دور شدن از سحر را به مردم یاد مى دادند، نه آمدن به سمت سحر را.41
امام رضا(علیه السلام) در این باره مى فرمایند:
هاروت و ماروت دو فرشته بودند که به مردم سحر آموختند تا از سحر جادوگران پرهیز کنند و آن را باطل نمایند، و به هرکس چیزى در این باره مى آموختند و به او مى گفتند: «إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ؛42 ما، وسیله آزمایش تو هستیم، کافر نشو»، ولى گروهى با به کارگیرى چیزى که دستور داشتند از آن دورى کنند، کافر شدند و به وسیله آن چه مى آموختند بین زن و شوهر جدایى مى انداختند.43
امام جعفر صادق(علیه السلام) و امام حسن عسکرى(علیه السلام) نیز درباره مأموریت هاروت و ماروت، فرمایشى دارند، و جالب این جاست که کمترین اختلافى در این دو حدیث دیده نمى شود. در کتاب تفسیر جامع به نقل از امام جعفر صادق(علیه السلام) آمده است که حضرت مى فرمایند:
پس از نوحِ پیغمبر، سحر و عقیده و موهومات زیاد شده بود. خداوند دو فرشته هاروت و ماروت را نزد پیغمبر آن زمان فرستاد که عملیات ساحران را براى او بیان نموده و ضمناً براى ابطال سحر و رد کردن حیله و نیرنگ آن ها اطلاعاتى به او بدهد. پیغمبر مزبور از آن دو فرشته، تعلیماتى فراگرفت و به امر خدا به مردم یاد داد که سحر جادوگران را شناخته و براى باطل نمودن آن ها از دانستنى هایى که به دست آورده بودند، استفاده کنند و به ایشان تأکید و امر شد که خودشان سحر نکنند.44
مطلب بالا با اندکى تغییر به نقل از امام حسن عسکرى(علیه السلام) نیز بیان شده است. حضرت مى فرمایند:
بعد از نوح(علیه السلام)جادوگران و فریب کاران، بسیار شده بودند، لذا خداوند عز و جل دو فرشته را به سوى پیامبر آن زمان فرستاد و به آن دو مأموریت داد که سحر و چگونگى ابطال آن را به آن پیامبر بیاموزند، او نیز آن مطالب را از آن دو فرشته دریافت کرده و به فرمان خدا آن را به مردم آموخت و به آن دو دستور داد تا به این وسیله در مقابل سحر ایستادگى کرده، آن را باطل نمایند.45
از مطالب گفته شده چنین برمى آید که مأموریت و وظیفه هاروت و ماروت آموزش سحر به مردم به منظور ایستادگى و مقابله با سحر ساحران و ابطال آن بود.

سال بعد از تسخیر اورشلیم مسجد قبه الصخره به تصرف گروهی از راهبان جنگجو درآمدکه خود را شوالیه های معبد سلیمان می نامیدند یا شوالیه های معبد و در اورشلیم مسیحیان هر روزه از تعالیم مسیح منحرف تر شدند و حتی با رهبران مسیحیت و روحانیون نیز جنگ هایی داشتند.

رهبر آن ها کسی بود به نام پولس:

ما حال میپردازیم به اندیشه های پولس که به نقل اکثر یا همه الهی دانان مسیحی دومین موسس مسیحیت است.
او اعتقاد داشت که گناه آدم در بهشت که باعث سقوط و هبوط او در دنیا شد انگونه بود که این گناه و جرم به همه ادمیان تسری پیدا کرد و همه ادمیان مجرم و گناهکار شناخته شدند
و چون همه گناه کردند همه مجرم شناخته شدند و مرگ همه را در بر گرفت
تا انجا که شریعت و نزول پیامبران و رنج اطاعت از پیامبران و شریعت بر انسان هموار شد و انسان همواره با این رنج و زحمت و مصیبت کنار امده .
و حال انکه شریعت مطلقا نمیتوانست باعث ازادی و شادی و رهایی و نجات انسانها شود.
پولس معتقد بود که شریعت موسی فقط میتوانست گناه انسان را به او نشان دهد و عصیان اورا به یاد اورد.
در نتیجه ادمیان محکومند و خطاکار و مجرم.
حال بخشش و لطف خدا انگونه است که انسان را ازین رنج و تباهی نجات داد و وسیله نجات نبود مگر رنج و صلیب مسیح
اگر چه به سبب نافرمانی یکنفر همه گناهکار شناخته شدن لکن با یک عمل کاملا نیک نیز همه ادمیان تبرئه و حیات و نجات شامل انان میشود.
و لذارنجی که مسیح کشید و به صلیب کشیده شد در واقع باعث بخشش همه ادمیان شد.
ایمان به مسیح و ایمان به فرزند خداودن بوودن او و ایمان به صلیب و ایمان به فلسفه حضور مسیح در دنیا در واقع انسان را از رنج و زحمت شریعت نجات میدهد و مسیح فدا شد .
فدای گناهان همه ادمیان و لذا صرف ایمان به مسیح باعث زدوده شدن همه گناهان و جرم انسانهاست.
بر این اساس دیگر ختنه کردن انسانهای مومن به مسیح معنایی ندارد و
شریعت موسی از میان میرود و خلاصه انسان ازاد ازاد از هر رنجی شده است.
این بود شمه ای کوتاه از افکار پولس که با تبلیغ و نامه نگاریهای فراوان در ین باب همه مسیحیان اولیه را تحت تاثیر قرار داد. مسیحیت از ان زمان تا به حال با همه فرقه ها و اقوام و جمعیت فراوان خود از همین قاعده پیروی میکند و شریعت هیچ جایگاهی در میان مسیحیان ندارد.
حال سوال اینجاست که این مسیحیت مسیحیت پولس ایا در تفاوت عمده با مسیحیت عیسوی نیست؟
ایا اموزه های پولس در تضاد و اختلاف فاحش با اموزه ها و رهنمود های عیسی مسیح نیست؟
در نتیجه به قطع میتوان گفت که مسیحیت امروز مسیحیت تحریف شده از اصل خود و مسیحیت پولسی است.

به هر حال آن ها آموزه های جادویی و مخفی کابالارا آموختند(نوع قدیمی جادوی یهودی)و به همین دلیل روز به روز به سمت افکار پلید بیشتر کشیده شدند.

و آن ها نیز از مصریان آموخته بودند و در بخت النصر بابل (بابیلون)افزایش داده بودند(زمان دو فرشته ی هاروت و ماروت که برای از بین بردن سحر نازل شده بودند)

بالاخره در سال 1307 «فیلیپ لوبل» پادشاه فرانسه تصمیم گرفت اعضای این دسته را دستگیر نماید. (به جرم توهین به مسیحیت،هم جنس بازی ،بت پرستی و سحر و جادو)در این میان بعضی موفق به فرار شدند ، اما بیشترشان گرفتار گشتند. در پی یک دوره طولانی بازپرسی و محاکمه، بسیاری از شوالیه‌هابه عقاید بدعت‌ آمیز خود اعتراف نمودند و اقرار کردند که در میان خود به حضرت عیسی (ع)توهین می‌کرده‌اند. سرانجام رهبران شوالیه‌های معبد ، که «استاد بزرگ» نام داشتند ، از جمله «ژاک دومالی» در سال1314  به دستور کلیسا و پادشاه اعدام شدند ، و تعداد بی‌شماری نیز زندانی و آن دسته نیز پراکنده و رسماً ناپدید گردید .. طی بازداشت‌های ناگهانی سال 1307 بعضی از شوالیه‌های معبد موفق شدند بدون به جا گذرادن ردی از خویش بگریزند .

بر مبنای رساله‌ای با اسناد مستند تاریخی،تعداد عمده‌ای از اعضای این گروه به تنها قلمرو پادشاهی اروپا که کلیسای کاتولیک را به رسمیت نمی‌شناخت ـ یعنی کشور اسکاتلند ـ پناه بردند. آنها تحت حمایت پادشاه اسکاتلند «رابرت بروس» تشکیلات خود را احیا نمودند و اندکی بعد برای ادامه حیات نامشروع خویش روش مناسبی یافتند . آنها به مهم‌ترین لژ جزایر بریتانیا در زمان قرون وسطی «لژ وال بیلدرز» نفوذ نمودند و عاقبت کنترل آن را به طور کلی در دست گرفتند . 

این لژ در اوایل عصر مدرن نام خود را به «لژ فراماسون» تغییر داد . لژ اسکاتلند قدیمی‌ترین شاخة فراماسونری می‌باشد و به اوایل قرن چهاردهم، زمانی که شوالیه‌های معبد به اسکاتلند پناهنده شدند باز می‌گردد .

القابی که به افراد عالی‌رتبه این لژ داده می‌شد قرن‌ها پیش‌تر به شوالیه‌های معبد اعطا می‌گردید . این عناوین تا به امروز به کار می‌روند به طور خلاصه معبدیان ناپدید نشدند و هنوز فلسفه ، عقاید و تشریفاتشان در لباس مبدل فراماسونری پابرجاست . شواهد بی‌شمار تاریخی این موضوع را تأیید می‌کنند وامروز شمار وسیعی از تاریخ‌دانان غربی ـ چه فراماسون و چه غیرفراماسون ـ این امر را پذیرفته‌اند . گاهاً در مجلات فراماسون‌ها که برای اعضا منتشر می‌شود به ریشه‌یابی فراماسونری و شوالیه‌های معبد اشاره می‌شود . فراماسون‌ها این موضوع را کاملاً پذیرفته‌اند .یکی از این مجلات «معمارسنیان» نام دارد این نشریه که متعلق به فراماسون‌های ترکیه می‌باشد ، ارتباط میان طبقه معبد و فراماسون‌ها را چنین تشریح می‌کند :
در سال 1312 زمانی که پادشاه فرانسه زیر فشار کلیسا، گروه معبد را توقیف کرد و اموالشان را به شوالیه‌های «سنت‌جان» داد فعالیت‌های آنان متوقف نشد. شمار بسیاری از آنها به لژ‌های ماسونی که در آن زمان فعال بودند پناه بردند «مبیگناک» رهبر معبدیان و اندکی از سایر اعضا در پناه یکی از لژهای وال بیلدرز به نام «مک بیناچ» به اسکاتلند گریختند. «رابرت» پادشاه اسکاتلند به آن‌ها خوش‌آمد گفت و اجازه داد نفوذ خود را بر لژهای ماسونی اسکاتلند گسترش دهند. در نتیجه لژ‌های اسکاتلند از نظر مهارت و عقاید اهمیت بسیاری یافتند .امروز فراماسون‌ها از نام مک بیناچ با احترام یاد می‌کنند. ماسون‌های اسکاتلندی که وارث میراث اسکاتلند بودند، سال‌ها بعد آن را به فرانسه باز گرداندند و پایه‌های لژ اسکاتلند را بنا کردند.

مجله معمارسینان بار دیگر اطلاعات بسیاری در ارتباط با شوالیه‌های معبد و فراماسونری ارایه می‌دهد و در مقاله‌ای با عنوان «شوالیه‌های معبد و فراماسون‌ها» چنین بیان می‌کند :

تشریفات نظام معبد شبیه تشریفات فراماسونری امروز است.

برمبنای این مطلب، اعضای شوالیه‌های معبد مانند اعضای فراماسونری یکدیگر را برادر خطاب می‌کنند. در پایان مقاله می‌خوانیم:

شوالیه‌های معبد و سازمان فراماسونری به میزان قابل توجهی بر یکدیگر تأثیر‌گذارده‌اند . حتی آداب و مراسم دو گروه چنان شبیه یکدیگر است که گویی از شوالیه‌های معبد نمونه‌برداری انجام شده است در این ارتباط ، ماسون‌ها به شدت خود را وابسته به معبدیان می‌دانند و در نهایت می‌توان گفت آنچه نسخه اولیه فراماسونری تلقی می‌شود میراث شوالیه‌های معبد است

 

 

 

 



حادثه یازده سبتامبر حادثه ای است که آمریکا توانست با تهمت زدن به کشورهای مسلمان به خصوص خاورمیانه اهداف خود را پیش برده و به نفوذ بیشتر خود در خاورمیانه برسد و جنگ افغانستان و عراق و ... را شکل دهد .من در این نوشته می خواهم ثابت کنم که این حادثه نه تنها کار دولت های مسلمان نبوده بلکه کار خود دولت آمریکا بوده است.

اولین دلیلی که می خواهم بیاورم این است که اصلا چرا این حادثه در یازدهم سپتامبر اتفاق افتاد؟(چون 11 عدد مقدسی نزد فراماسون ها است)

حادثه 11 سپتامبر یکی از بزرگترین مناسک و عبادت های بزرگان شیطان پرست آمریکا بود.شواهد نشان می دهد که آنها خیلی قبل از وقوع این حادثه حادثه 11 سپتامبر را پیش بینی کرده بودند.

مسلما دلار آمریکا خیلی زودتر از حادثه 11 سبتامبر طراحی و استفاده می شده است.  origami کلمه ای ژاپنی به معنای تاکردن است.حال اگر 20 دلاری امریکا را با این تکنیک تا کنیم می توانیم به وضوح حادثه ی یازده سپتامبر را ببینیم و انفجار دو برج تجارت جهانی را ببینیم.این امر  در دلارهای دیگر آمریکا نیز دیده می شود.

می توانید مراحل سقوط این دو برج را مرحله به مرحله در دلارهای آمریکا ببینیید.

تصویر پایین حتی شمار بیشتری از دلارهای آمریکا را با استفاده از تکنیک origami نشان می دهد.

دلیل بعدی ما در کامپیوتر شما نهفته است.در همه ی نرم افزارهای تایپ متون(wordpad,microsaft word,notepade) همگی فونت wingdings ،وجود دارد.

کد و شماره ی پروازی که در یازده سبتامبر با برج های تجارت جهانی برخورد کرد:

کافی است که این متن را در word تایپ کنید.(حروف را به صورت بزرگ بنویسید). و بعد فونت آن راq33nyتغییردهید.چه می بینید؟

به یک هواپیما که به دو برج برخورد بر خورد می کند  و علامت گروه اسکالم بونز که یک گروه مخفی فراماسونری بود که گروه خانوادگی جورج بوش بود.

در عکس هایی که از حادثه یازده سپتامبر گرفته شد می توان تصاویری از صورت شیطان دید که حتی در روزنامه ها نیز پخش شده بود .من در مورد این مطلب تاکید زیادی ندارم و ادعا نمی کنم که این یک مدرک راسخ است اما تصاویرش را برایتان می ذارم تا خودتان تصمیم بگیرید.

 

 

 



فراماسونری در همه جا وجود دارد همین مانده بود که در آرم شبکه های استانی خودمون هم نفوذ کند.به نماد تک چشم نیز نگاه کنید.فقط خودتون قضاوت کنید چون این خبر به معنای فراماسون بودن ایرانی ها نیست!!



صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


امیدوارم که مطالب وبلاگ من برای شمامفیدباشد. باآرزوی موفقیت برای شما
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان امام خامنه ای (همه چیز) و آدرس amirkazemi1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 784
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

Alternative content